من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک از آلودگی پاکم ،
من اینجا تا نفس باقی است می مانم
من از اینجا چه میخواهم، نمی دانم !
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه ، چون خورشید سرود فتح میخوانم
من به آمار زمین مشکوکم ،
اگر این شهر پر از آدم هاست پس چرا این همه دلها تنهاست
از غم دوست در این میکده فریاد کشم ،
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست ،
که برش شکوه برد داد ز بیداد کشد .
کلمات کلیدی: